- مقامی طور پر
- به طور بومی، به صورت محلّی، به طور محلّی، بومی، از نظر موضعی
معنی مقامی طور پر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از نظر اقلیمی، فصلی، به طور هواشناسی، به طور موسمی
به طور کمی، از نظر کمّی
به طور عام، در ملاء عام، به طور عمومی
به طور مساوی، به همان اندازه، به طور معادل
به طور دمدمی، مزاجی، از نظر خلقی
به طور مجازی، به صورت مجازی
به طور ایده آلی، در حالت ایده آل، به طور مثلی
ملّی، در سطح ملّی
از نظر مالی
از دیدگاه مادّی، از نظر مادی، از لحاظ مادّی
به طور پس مکانی، پس به صورت محلّی